کارمندان، داراییهای ارزشمندی هستند که نباید آنها را همیشگی تصور کرد. اگر متوجه شدید کارمندان شما دائما ناراضی هستند احتمالا زمان تغییر رویکرد یا سبک مدیرتیتان فرا رسیده است.
از منظر مدیریت کسبوکار، مشاهده کارمندان به عنوان آیتمهای خطوط یک برگه موجودی، بسیار ساده است. یک کارمند X مقدار هزینه میکند و ارزشY را تولید میکند. و گرچه این یکی از راههای نگریستن به مسائل است، به یاد داشته باشید که افراد بیش از منابع انسانی صرف هستند. بدون حضور افراد، کسبوکار شما هویت و مزیت رقابتی خود را از دست خواهد داد.
اگرچه این مسئله به صورت دقیق در یک صورت سود و زیان نشان داده نخواهد شد، اما سرمایهگذاری در نمایش اهمیت شما به کارمندان، در طی سالها و دههها مزایای قابل توجهی برای شرکت شما خواهد داشت.
نحوه تحقق این امر به شرح زیر است:
۱. جمعآوری بازخوردها و گوش دادن
کارمندان نقش خود را درک میکنند و تشخیص میدهند که تصمیمگیرنده و یا دستوردهنده نیستند. گرچه دوست دارند بدانند به نظراتشان بها داده میشود. یک راه برای اینکه کارمندان احساس احترام کنند، جمعآوری بازخوردها بر یک اساس مشخص است. این کار میتواند در قالب نظرسنجیهای ناشناس، مصاحبههای فردی، جلسات گروهی، ایمیل و یا هر شکل دلخواه شما باشد.
علاوه بر جمعآوری بازخورد، به کارمندان خود نشان دهیدکه به ایدههای آنها گوش میکنید و به آنها اهمیت میدهید. ایدهها را بررسی کنید و اجازه دهید بدانند که شنیده شدهاند. هنگامی که بازخورد کارمند را به اجرا درآوردید، همکاری و سهم او در ایده را تصدیق کنید.
۲. سرمایهگذاری روی ارتقاء کارمندان
با سرمایهگذاری روی ارتقاء کارمندان نشان دهید به آنها اهمیت میدهید. نه تنها باید الزامات خاص شغلی (مانند گواهینامههای مهارتی صنعت مورد نظر) را مورد توجه قرار دهید، بلکه عاقلانه است روی رشد آنها سرمایهگذاری کنید. به عنوان مثال توسعه مهارتهای نرم، راه خوبی برای کمک به ارتقاء آنهاست.
۳. انگیزه بخشی
در حالی که یک تشویق کوچک بهتر از هیچ است، اگر انگیزههایی برای سختکوشی و به رسمیت شناختن دستاوردها ایجاد کنید، کارمندان حس ویژهتری خواهند داشت.
پاداشهای نقدی همیشه خوب هستند اما شاید مؤثرترین روش نباشند. به جای پرداخت پول برای دستاوردها، پیشنهاداتی مانند مرخصی استحقاقی، پلاک یا لوح تقدیر و … در نظر بگیرید. این مشوقها تأثیرگذاری بیشتر و ماندگارتری دارند.
۴. اجازه آزادی بیشتر
تقریبا در هر موقعیتی، هنگامی که یک کارمند آزادی بیشتری داشته باشد، بیشتر احساس مورد توجه قرار گرفتن دارد. مشکل اینجاست که بسیاری از مدیران، تمایلی به ایجاد این آزادی ندارند- خصوصا در مورد بحث ساعت ورود و خروج.
Shelley Prevost کارآفرین میگوید: ” هنوز هم مدیران بسیاری اصرار بر ساعت کاری ۹-۱۷ دارند و فقط به یک دلیل، کنترل! آنها به کارمندان خود اعتماد ندارند. اگر شما هم ساعت کاری بین ۹ و ۵ عصر را برای کارمندانتان اجبار کردهاید، ممکن است به شما پیشنهاد کنم ۱٫ افراد درستی را استخدام نکردهاید ۲٫ ممکن است گرایشهای کنترلگرانه داشته باشید.
شما باید برنامه منعطفی پیشنهاد دهید. در این صورت کارمندانتان حس اهمیت بیشتری خواهند داشت و احتمالا در نقش خود، بهرهوری بیشتری خواهند داشت. این یک موقعیت برد-برد است.
۵. شفاف تر شوید
اطلاعات مشخصی وجود دارد که متعلق به سطوح بالاتر است، اما جداسازی سطوح بالای مدیریتی و کارمندانی که در خط مقدم هستند را به پایان برسانید. این محرمانگیها، شکافی ایجاد میکند که کارمندان حس غیرمهم بودن و نادیده گرفته شدن پیدا میکنند (و حتی بدتر، ممکن است حس کنند به آنها دروغ میگویید).
شفافیت برای یک کسبوکار ضروری است. راههایی برای از بین بردن موانع و شفافیت با کارمندان خود پیدا کنید. در عوض آنها وفاداری و احترام بیشتری به شما بازمیگردانند.
کارمندان را اولویت قرار دهید
فارغ از لنزی که به ان مینگرید، کارمندان داراییهای ارزشمند شرکت شما هستند، و اگر میخواهید آنها را در نقش خود راضی نگه دارید، باید نشان دهید به آنها بیش از درآمد و سود بها میدهید.
با سرمایهگذاری روی افراد و انسانی سازی استراتژی رهبریتان از نتایج برتر لذت خواهید برد.
نویسنده: مائده رضائی
منبع: businessblogshub.com
در زمینه ای که فعالیت میکنید جز بهترین ها هستید.
اگر ممکنه که لینک کانال تلگرام تون هم به اشتراک بزارید برامون.
ممنون
ممنون از حسن نظر شما
https://t.me/vlair